وقتی غم نان بر کرونا چیره میشود + عکس

تصویری که امروز در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود، تصویری از وضعیت متروی تهران در روز گذشته است. همانطور که میبینید فاصلهی استانداردی میان مسافران مترو نیست و البته چنین مکانی از بهترین مکانهای جهان برای جولان ویروسی همچون ویروس کرونا است. هر اندازه هم که درصدی از جامعه خود را در قرنطینه نگاه دارند و بیرون نیایند، وجود چنین صحنههایی در کشور – که البته کم هم نیست – موجب میشود که تلاش آنها آن فایدهای که باید داشته باشد را نداشته باشد.
اما در این بین مشکلی دیگر نیز وجود دارد و آن این که از هر یک از این افراد که در مترو در کمترین فاصله از یکدیگر قرار دارند اگر بپرسید که چرا بیرون آمدهاند، هر یک میتوانند دلیلی برایتان بیاورند که البته عمدهی دلایلشان به مسائل اقتصادی بازمیگردد.
خیلیها در روزهای شیوع کرونا میگفتند که کروناویروس طبقه، جنس، سن، ثروت، محل زندگی و … نمیشناسد و همه را میتواند درگیر کند و اتفاقاً به این موضوع اشاره میکردند که شیوع کرونا یک خوبی که داشت این بود که به انسانها نشان داد که در چنین مواقعی دیگر پول و جایگاه اجتماعی و … به کارشان نمیآید؛ اما خوب که به ماجرا نگاه کنیم میبینیم که این حرف اصلاً درست نیست.
اتفاقاً در برابر کروناویروس هم طبقه و جایگاه اجتماعی بسیار خودنمایی میکند. آن که «دارد» در خانه مانده است و برای «قرنطینه» جوک درست میکند و از «روز دهم قرنطینه»، «روز بیستم قرنطینه» و موارد این قبیل سخن میراند و از کتابهایی که در این روزها خوانده و از فیلمهایی که در این روزها دیده حرف میزند، اما آن که «ندارد»، کتاب و فیلم و جوک سرش نمیشود، او در پی سیر کردن شکم خود و البته خانوادهاش است. قیمتهایی که روز به روز بیشتر از روز قبل میشوند را نمیتوان با «درخانه ماندن» برای او پایین آورد و اینچنین میشود که صبح خود را به مترو میرساند تا به سرکار برود، حتی اگر همراه با مقداری نان و پنیر برای همسر و بچههایاش، مقداری هم «ویروس کرونا» برایشان ببرد.
در چنین شرایطی است که دولتها باید خود را نشان دهند. این همه سال دولتها مالیات گرفتهاند و از منابع معدنی و کشاورزی و خاکی و … کشورها استفاده کردهاند، که در چنین شرایطی بتوانند به داد مردم برسند. این ماجرا البته فقط برای ایران نیست بلکه برای کشورهای دیگر حتی کشورهای اروپای غربی هم صادق است.