
اسماعیل کهرم فعال محیطزیست در مورد وضعیت اسفناک هیرمان شیر باغ وحش ارم اظهار داشت که او اگر شانس داشته باشد، میمیرد و راحت میشود.
خلاصهی اظهارات اسماعیل کهرم پیرامون هیرمان شیر باغ وحش ارم
* زمانی که این شیر را از انگلستان به ایران آوردند، من مخالفت خود را با این موضوع اعلام کردم. باغ وحش ارم این کار را فقط برای کسب درآمد انجام داد. شیر را آورده و رها کرده است. ببینید من مثالی می آورم تا متوجه شوید چگونه باید رفتار کرد؛ در لاس وگاسِ ایالات متحده آمریکا دو ببر سفید وجود دارد و دو دکتر دامپزشک برای مراقبت از این دو ببر اختصاص یافته تا اینکه چه بخورند و چه زمانی بخورند و در کل مسائل این دو ببر بر عهده این دو دامپزشک است و به بهترین شکل از این دو مراقبت می شود.
* ما شیر ایرانی با ارزشی را وارد کشور کردهایم، در قفس انداختهایم و احتمالا مراقبت از آن را هم به یک کارگر ساده سپردهایم. اینکه چنین حیوانی در چه شرایطی نگهداری شود، چه بخورد، چه زمانی بخورد و چه رژیم غذایی برایش در نظر گرفته شود، مهم است. هیچ کدام از افرادی که از این شیر مراقبت می کنند، تعلیم ندیده اند.
* (در واکنش به پاسخ مدیرت باغ وحش ارم مبنی بر اینکه جواب آزمایشهای هیرمان شیر باغ وحش ارم و علت بیماری او به زودی اعلام میشود): من فکر نمی کنم جواب آزمایش را اعلام کنند. در میانکاله هزاران پرنده مردند و اینها گفتند ما نمونه را به آلمان فرستادیم و بهزودی جواب میآید اما یک سال از آن موضوع گذشته و جوابی نیامده است! اینها دروغ میگویند.
* این شیر نباید به ایران آورده میشد، اما وقتی چنین کاری کردیم میبایست زیرساختهای لازم را برای نگهداری از آن فراهم میکردیم. مثلا یک مربی به مدت یک یا دو سال از آنجا میآمد، کار می کرد و نحوهی نگهداری از آن را به افراد ما آموزش می داد.
* همین بلا سر ببر سیبری هم آمد. بدون هیچ تخصصی ببر سیبری را وارد کردند. ببر نر۲ ساله را داخل قفسی انداختند که ببر ماده ۴ ساله در آن بود، ببر نر حمله کرد و قسمتی از قلب ماده ببر را کند و در نهایت آن ببر ظرف دو یا سه روز مرد.
* طبق معمول اینها یک کار بیشتر بلد نیستند و آن لاپوشانی و دروغ است. آنها گفتند علت مرگ ببرِ سیبری مشمشه بوده است. من از یکی از دوستانم که متخصص ببر است و با باغوحش لندن هم همکاری دارد، در اینباره سوال پرسیدم و او گفت مشمشه برای خانواده سمداران است و حیواناتی مثل شیر و ببر این بیماری را نمیگیرند.
* این حیوان اگر شانس بیاورد، می میرد و راحت میشود، وگرنه اگر به فرض هم زنده بماند باز همین آش است و همین کاسه!
* اصلا باغ وحشهای ایران، استاندارد ایران را هم ندارد. ببیند در باغ وحش مشهد در تابلوی کنار محل نگهدار خرس، غذاهایی که به این حیوان می دادند، نوشته شده بود؛ مثلا عسل و سیب و موز و … که مردم از این مکان بازدید می کردند، زمانی که باغ وحش تعطیل شد و همه رفتند یک وانت آمد و برای این حیوان نان سنگگ خشک ریختند! همچنین چاهی کنده بودند و این حیوان را داخل آن نگهداری می کردند، این خرس دور خود می گشت و دائم بلند می شد تا آدمها را ببیند. این ظلم غیرقابل تصور است. درِ این باغ وحش را ببندیم بهتر نیست؟!
* سازمان دامپزشکی ما اطلاعات و تخصص لازم در مورد حیوانات وحشی را ندارد. آنها بیشتر در مورد حیواناتی مثل گوسفند و گاو و … می دانند. از طرفی نگهداری از حیوانات هزینه و مکان مناسب میخواهد. باغ وحش زوریخ که یکی از مهمترین باغ وحشهای جهان است، مورد حمایت شهرداری قرار دارد و نمی تواند به طور کامل درآمد خود را تأمین کند، چه برسد به باغ وحشهای ما!
* در این باغ وحشها را باید بست. به نظر من بهتر است این حیوانات را به کشورهای دیگر بفروشیم و یا اگر این کار را نمی کنیم صواب معدومکردنشان بیشتر از نگهداریشان است!
همچنین ببینید: تصاویر جنگ خونین سگها در گلوگاه