مورفی و قوانین ضد حالش؛ قوانینی که تجربه‌اش حالتان را می‌گیرد!
حتما اسم «قانون مورفی» را شنیده‌اید و شاید حتی فیلم قانون مورفی ساخته رامبد جوان را دیده‌باشید ولی بد نیست بدانید که این قانون از کجا آمده‌‍‌است.
قانون مورفی در سال ۱۹۴۹ در پایگاه نیرو هوایی ادواردز شکل گرفت. سرگرد ادوارد مورفی مهندس هوا فضا بود که روی یک پروژه کار می‌کرد. در یکی از سخت‌ترین آزمایش‌های پروژه، یک تکنسین سیم‌ها را بر عکس وصل کرد و آزمایش خراب شد!
مورفی درباره این تکنسین گفت:
“اگه یه راه برای خراب کردن چیزی وجود داشته باشه، اون همون یه پیدا می‌کنه!”
و این اولین قانون مورفی بود!
قوانین مرفی ابتدا در فرهنگ فنی مهندسی رواج پیدا کرد و پس از آن داخل فرهنگ عامه مردم نیز شد.
بیایید چند تایی از قوانین معروف مورفی را با هم مرور کنیم.
قانون صف:
اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.
قانون تلفن:
اگر شماره‌ای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچ گاه اشغال نخواهد‌بود.
قانون تعمیر:
بعد از اینکه دستتان حسابی روغنی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد‌کرد.
قانون کارگاه:
اگز چیزی از دستتان افتاد، قطعا به پرت‌ترین گوشه ممکن حواهد خزید.
قانون معذوریت:
اگر بهانه شما پیش رئیستان برای دیر آمدن پنچر شدن ماشینتان باشد؛ روز بعد واقعا به خاطر پنچر شدن ماشینتان، دیرتان خواهد‌‍شد.
قانون حمام:
وقتی که خوب زیر دوش خیس شدید، تلفن شما زنگ خواهد خورد.
قانون رو به رو شدن:
احتمال رو به رو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش می‌یابد.
قانون نتیجه:
وقتی می‌خواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمی‌کند، کار خواهد‌کرد.
قانون بیومکانیک:
نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.
قانون تئاتر:
کسانی که صندلی آنها از راهروها دورتر است، دیرتر می‌آیند.
قانون قهوه:
قبل از اولین جرعه از قهوه داغتان، رئیستان از شما کاری خواهد‌خواست که تا سرد شدن قهوه شما طول خواهد‌کشید.
