ممنوع التصویری حیاتی صحت دارد ؟ + جزئیات و فیلم

اخبار حکایت از آن دارند که محمدرضا حیاتی پس از چند دهه گویندگی در تلویزیون، بهخاطر علاقهاش به ابی – ابراهیم حامدی – ممنوع التصویر شده است! در ادامه ماجرای ممنوع التصویری حیاتی را از ابتدا تا امروز مرور خواهیم کرد.
ماجرا از کجا شروع شد؟
من از ارادتمندان ابی هستم، صدای ابی برای من صدای سالها خاطره است. تمام ترانههایاش را که قبل از انقلاب میخواند، دوست دارم و هنوز هم بعد از ۵۰ سال که گوش میدهم لذت میبرم.
این جملات محمدرضا حیاتی است که در یکی از برنامهها گفت. شاید او نمیدانست – شاید هم میدانست – که این جملات میتوانند برای او گران تمام شوند و موجب شوند که از تلویزیون که حدود ۳۹ سال در آن فعالیت داشت خارج شود و تصویرش دیگر پخش نشود.
حیاتی خود اعلام کرد که پس از گفتن این جملات از صداوسیما با او تماس گرفتهاند. او در این باره گفت:
از آن روز به بعد تلویزیون نرفتهام. تماس گرفتند گفتند فعلا نیایید. من هم گفتم چشم. عرض کردم من که بازنشسته شدم و همان موقع هم قبل از دستور شما تقاضا کردم اگر امکان دارد دیگر نباشم.
اظهار نظر حیاتی در مورد ابی در آن برنامه، در راستای بحثهای چاوشی و ابی بود و او در آنجا صراحتاً طرف ابی را گرفت، اما چند روز بعد در ویدئویی توضیح داد که نمیدانسته دقیقاً بر سر چه چیزی کشاکشی میان محسن چاوشی و همسر ابی درگرفته است. پس از آن که فهمیده این وسط بحث بر سر امیرالمؤمنین است، ویدئوی زیر را منتشر ساخت و در آن به امام اول شیعیان ابراز ارادت کرد:
اصلاً چه اشکالی دارد اسم ابی آورده شود؟
حیاتی دوباره در اظهارنظری در مورد ممنوع التصویری خود گفت:
به نظر شما به زبان آوردن اسم یک خواننده چه اشکالی دارد؟ حتی خوانندهای که مورد تایید نظام نیست، بالاخره اسمی دارد و چرا نباید آن را بهکار برد؟ هر انسان یک اسم دارد و من هم نام او را به کار بردم. ایشان ترانههای خوبی داشتهاند که خاطرات دوران نوجوانی و جوانی ما را شکل میدهد. حتی برخی از آنها شعرهای ارزشمندی دارند و آهنگسازان خوبی آنها را ساختهاند. من هیچ کاری به عقیده و دیدگاه سیاسی ایشان ندارم و صرفا درباره صدا صحبت کردم”.
او ادامه داد:
بعضی خوانندهها بعد از انقلاب در ایران ماندند و هیچ وقت نرفتند. اگر سبک ترانه بعضیها مورد پذیرش انقلاب اسلامینبوده، بحث جدایی است ولی ماجرای خوانندههای به اصطلاح کوچه و بازار فرق میکند. نمونهاش را هم داریم. مثلا آقای جواد یساری یک خواننده مردمی از جنوب شهر است که حاضر نشد از ایران برود. ترانههایش هم مشکل سیاسی ندارد. چرا نباید چنین خوانندهای در کشور بخواند؟ شاید این حرف به عدهای بربخورد ولی اینجور آدمها نه با نظام و نه با کشور مشکل دارند. باید از کسانی که تصمیم گرفتند این دسته خوانندهها و هنرمندان کار نکنند، دلیل را پرسید ببینیم آیا پاسخی منطقی دارند. آقای یساری گفته بود بعد از مرگم ممکن است به من مجوز بدهند. میبینید چه حرف تلخی است؟
او در ادامه توضیح داد که تابستان سال ۱۳۹۴ بازنشسته شده و بعد از آن هم به دعوت مسئولان صدا و سیما و هم به میل خودش به کارش ادامه دادهاست. اکنون که موضوع ممنوع التصویری حیاتی پیش آمده شاید پشیمان باشد از این که بعد از بازنشستگی برای صدا و سیما کار کرده است.
واکنش ابی به ممنوع التصویری
ابی نیز به ماجرا واکنش نشان داد. او که شنید ممنوع التصویری حیاتی به سبب بردن نام او در یک برنامه بوده است، از حیاتی تشکر کرد و آرزو کرد زندگیای آرام در کنار خانواده داشته باشد. او نوشت:
با خبر شدم که جناب حیاتی به دلیل اعلام علاقه شخصیشان به بنده، ممنوع التصویر شدهاند. باید اعتراف کنم که بسیار متاسف شدم و هنوز بعد از چهل و یک سال تبعید نمیدانم من و هنرمندانی چون من مرتکب چه گناهی شده بودیم به جز اهدای شادی به مردم و خواندن از آزادی! که تا به امروز طرفداران و علاقهمندانمان تحت فشار و زور هستند. برای آقای حیاتی آرزوی زندگی آرام در کنار خانواده دارم.

همچنین بخوانید: دعوای محسن چاوشی و مهشید همسر ابی
بیخودی دشمن همدیگر شدهایم بااین کارها هیچ چیز درست نمی شود