ماجرای جنجالی عسگر و مارها | بهراستی مارها از جان عسگر چه میخواهند؟

گزارشی از تلویزیون پخش شد که در آن گزارشگر حکایت شخصی به نام «عسگر» را روایت کرد. او گفت که عسگر اهل روستای تل پوک در سروستان است و ۳۰ سال است که از دست مارها اماناش بریدهاست. مارها مدام پای راست عسگر را نیش میزنند و گویی جز پای راست عسگر به چیزی دیگر علاقه ندارند. بر طبق این گزارش، عسگر دیگر تحمل این همه گزیدگی را ندارد. اما جالب ماجرا اینجاست که گزارشگر که انگار در حال کشف رازهای جنایی یک جنایت مرموز است، در بخشی از گزارشاش میپرسد:
بهراستی مارها از جان عسگر چه میخواهند؟
ماجرای عسگر و مارها سوژهی کاربران شبکههای اجتماعی شدهاست. ابتدا ببینیم گزارشگر این گزارش جنجالی این سوژهی عجیب و البته خندهدار را از کجا پیدا کرده و پس از آن پای صحبتهای دو متخصص بنشینیم و ببینیم آیا واقعاً میشود مارها اینقدر از پای یک انسان خوششان بیاید؟ پس از آن واکنش برخی کاربران توییتر را هم با هم خواهیم خواند.
واقعاً عسگر را از کجا پیدا کردی؟
سید نصرالله موسوی گزارشگر این گزارش جنجالی است. پرسشی که در ابتدا به ذهن بسیاری از بینندگان آمد این است که خب این عسگر چرا مهاجرت نکرد، اما جز آن پرسش یکی دیگر اینکه اصلاً این عسگر را چطور پیدا کردند؟ خود نصرالله موسوی به این دو پرسش اینگونه پاسخ میدهد:
من هشت سال است خبرنگارم. خبرنگار آزادم و خبرهای سروستان را برای صداوسیمای استان پوشش میدهم. یک دایی دارم که ساکن روستای تل پوک است. یک بار گفت: همسایهمان در این روستا همیشه مورد مارگزیدگی قرار میگیرد. این اتفاق خیلی عجیب و غریب است و هیچکس دلیلش را نمیداند. این شخص و خانوادهاش در عذاب هستند. شما که رسانهای هستی بیا و این قضیه را رسانهای کن. ثواب دارد و شاید یک مسئول پیدا شود که فکری به حال این بنده خدا کند.

او ادامه داد:
به داییام اطمینان داشتم و حرف او برایم ملاک بود. به روستا هم که مراجعه کردم، دیدم شواهد محلی همین را نشان میدهد. اهالی روستا و خانواده آقای شریفی هم در جریان این مشکل بودند و گفتند این ماجرا صحت دارد. اتفاقا وقتی شروع به کار کردیم، در حین گزارشمان هم که چند روز طول کشید دو بار ایشان مورد مارگزیدگی قرار گرفت. در یکی از این موارد توانستیم خودمان او را به بیمارستان برسانیم و تصویرش را هم گرفتیم. بعد از آن هم یکبار دیگر مار او را نیش زد که دیگر نرسیدم تصویرش را بگیرم. در واقع در آن روزها سه چهار بار مارگزیده شد.
موسوی درباره شرایط شریفی بیان کرد:
حدودا ۳۰سالی است درگیر این ماجراست. از جوانی و موقعی که ازدواج نکردهبود شروع میشود. در این ۳۰سال پای راستاش را هدف گرفتهاند.
طبق آماری که ما داریم ۴۷ – ۴۶ بار این اتفاق افتاده و این مدت در بیمارستان شهدای سروستان پس از مارگزیدگی برایش اقداماتی شدهاست. این بنده خدا عشایر و کوچرو بوده و فکر میکرده چون بیشتر در بیابان زندگی میکند مارها او را پیدا میکنند.
مدتی است ساکن روستا شده تا شاید مارها دست از سرش بردارند ولی این اتفاق نیفتادهاست و حتی گاهی در خانه که نشستهاست مار او را میگزد. البته گاهی هم داد و بیداد کردهاست تا همسایهها بیایند و او را نجات دهند. گاهی هم خودش فرار کرده یا مار را کشتهاست. یکبار نزدیک پادگان مشغول چرای دامهایش بوده و سرباز پادگان به او کمک کردهاست.
زمانی که عشایر بوده، پزشکی در اقلید به او میگوید مارها متوجه بوی پایت میشوند و تنها کاری که میتوانم برایت کنم این است که بخشی از گوشت پای راستت که مورد حمله قرار میگیرد را بردارم و از جای دیگر پیوند بزنیم که آقای شریفی قبول نکردهاست. مارهای مختلفی او را میزنند، نوع خاصی نیست ولی اینکه نر یا ماده است را نمیدانیم.

لحن گزارش چرا اینشکلی بود؟
لحن گزارش بر طنز آن افزوده است و شاید اگر لحن گزارشگر اینشکلی نبود، این همه عسگر و مارها سوژه نمیشدند. خود گزارشگر در مورد لحناش میگوید:
دوست داشتم درد و رنجی را که آقای شریفی و خانوادهاش سالهاست میکشند، در تصویر و صدایم نشان دهم.
با اینکه امکانات کم بود، نهایت تلاشم را کردم و با توجه به بازخوردهای خوبی که میگیرم به نظرم موفق بودیم. البته انتظار داشتم مسئولان فکری به حال این بنده خدا کنند و به او توجه داشتهباشند که نشد. یعنی با توجه به حساس شدن افکار عمومی، انتظار میرفت قدمی برای آقای شریفی بردارند. هر چند تا حدی قابل توجیه است چون توجه مسئولان بهداشت و درمان در این مدت روی کرونا بود. امیدوارم با گزارشی که شما منتشر میکنید این اتفاق بیفتد.
آیا مارگزیدگیِ مداوم عسگر شریفی توجیه علمی دارد؟
خسرو رجبی زاده، نویسندهی کتاب مارهای ایران، پیرامون ماجرای عسگر و مارها میگوید: هیچ مستند و دلیل علمی در دنیا مبنی بر اینکه مارها به یک نفر خاص حمله کنند و او را بگزند وجود ندارد.
اما مستندات و شواهد و گزارشهای رسمی زیادی وجود دارد از کسانی که مدعی هستند مارها آنها را مکررا میگزند و در نهایت معلوم شده اظهارات آنها صحت نداشتهاست. نکته دیگری که وجود دارد آن است که پس از گزش فرد توسط مارهای سمی مناطق جنوبی ایران، بخش گزیده شده حتی پس از درمان دارای علائم است در صورتی که روی پای ایشان اثر گزش مارهای غیرسمی وجود دارد.
من خودم در حین تحقیقاتم افرادی را دیدم که به شکل عجیبی اعتیاد به سم مار پیدا کردهاند و عامدانه خود را در معرض گزش مار قرار میدهند. تصور میکنم شاید ایشان هم خودشان کاری میکنند که مارها به شکل مکرر او را میگزند.
باربد صفایی کارشناس ارشد محیط زیست نیز یکی از کسانی است که سالها در مورد گونههای مارها و خزندگان تحقیق داشتهاند. او بر این نظر است که بسیار بعید است کسی باتواند حتی ۵ بار مورد گزیدگی مارها قرار گیرد و زنده بماند، چراکه بدن بهتدریج تحلیل رفته و قدرتاش را از دست میدهد. با این حال او توصیههایی برای عسگر دارد:
بهتر است کفش ساق بلند یا نیم سابق بپوشد. اگر از پارچهای شبیه دستکشهای جوشکاری که ضخیم و معمولاچرمی است، استفاده کند و داخلش را گرتکس بگیرد قاعدتا مقابل اغلب مارها جواب میدهد، مگر اینکه گرزهمار یا کبری باشد. دستکشهایی هم که الان ضدگزش در تمام دنیا استفاده میشود ساخت پاکستان است و گتر هم دارد. معمولا این کالاها برای کشورهای آمریکایی است و در کشورهایی مثل پاکستان سرمایهگذاری میکنند تا چنین چیزهایی را زیرقیمت تولید کنند تا بتوانند راحت پخش کنند چون پخش محدودی دارد و گران است. به هر حال این وسایل وجود دارد که میتواند خریداری یا خودش درست کند.
این مورد برای مارگیرها هم اتفاق میافتاد. مارگیرها هر روز با مارها سروکار دارند و ممکن است سالی یا چند سالی یکبار، گزیده شوند. عوارضی که این اتفاق روی استخوان دارد زیاد و متفاوت است.
سم مارهای کبرا و افعی خیلی با هم تفاوت دارد، یکی عصبگرا و یکی خونگراست و این امداد را هم سخت میکند؛ خصوصا برای کسی که بارها دچار حادثه شدهاست، استرس بالایی دارد. این خطر وجود دارد که شخص مارگزیده، مار را شناسایی نکردهباشد و این باعث تلف شدن فرد میشود.
در مورد این آقا، غیر از اقدامات پیشگیرانه، خوب است روی مارهای منطقه کار شود تا ببینیم در آن مناطق چه نوعهایی دارند. فکر میکنم به جز جعفری، مار سمی دیگری در آن منطقه نداشتهباشند. برخی از این افراد را میشناسیم که میخواهند بگویند من دیگر دارم رویینتن میشوم، اما این بنده خدا بیشتر ترس و واهمه داشت و اینگونه نبود که از گزش مار خوشاش بیاید!
واکنشهای توییتری به عسگر و مارها
میدونین مارا کی نیش میزنن؟
عسگر اوقات
************
******************
*******************
اون جاش که میگه در حین تهیهی گزارش ما هم خبر رسید عسگر رو دوباره مار زده =)))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))
******************
میگه با خبر شدیم حین تهیه گزارش مار دیگری به عسگر حمله ور شده، اگه خودتون پیش عسگر نبودین پس از چی داشتین گزارش تهیه میکردین شما؟
******************
بشر شاید یه روز بفهمه جواب دوستت دارم چیه ولی هیچوقت نمیفهمه «مارها از جان عسگر چه میخواهند؟»
****************
این خیلی غم انگیزه که فقط حضرت سلیمان میتونه بهمون بگه مارها از جان عسگر چه میخواهند
همچنین بخوانید: ماجرای گوش لیلا حاتمی