روزگار غریبی است؛ قلب زاگرس در آتش است و مسئولان در خواب زمستانی
خائیز، منطقه حفاظت شدهای شعلهور که شهروندان برای نجاتش وارد گود شدهاند!

شروع آتش سوزیهای امسال از جنگلهای زاگرسی گچساران کلید خورد. با وجود اینکه گفته شد آتش در این جنگلها مهار شده است، اما تاکنون این آتش نه تنها مهار نشده بلکه گسترش یافته است. حالا این شعلههای افسار گسیخته به بخشهای دیگر زیست بوم زاگرس در سه استان خوزستان، بوشهر، کهگیلویه و بویز احمد و ایلام و لرستان، زبانه میکشد. بدیهی است که در این حین، مناطق حفاظت شده از گزند انسان و آتشی که به پا کرده در امان نمیماند. نکته اینجاست که منطقه حفاظت شده خائیز در روزهای اخیر در حال سوختن است و گفته میشود روز به روز وسعت آتیش به مراتب بیشتر از قبل شده است.
در این مدت وزش باد، علت سخت شدن اطفای حریق عنوان شده است، اما نبود امکانات اساسی چون بالگردهای آبپاش، علت اصلی بیشتر شدن حجم شعلههای آتش و بیشتر شدن دامنه آن، بوده است. لازم به ذکر است دمنده و آتشکوب دو وسیله دیگری بودند که که میتوانستند از گسترش آتش در منطقه جلوگیری کنند.
در سایه مشکلاتی که هیچ کس آن را بر عهده نمیگیرد، جان زیستبوم غنی گیاهی و جانوری در خطر جدی قرار گرفته است. خوب است بدانید، خائیر با مساحتی بالغ بر ۳۳ هزار هکتار در سال ۱۳۷۷ به عنوان منطقه حفاظت شده، ثبت شد و از جمله مناطق زیست حیات وحش در استان کهگیلویه است. بر اساس آخرین سرشماریهای صورت گرفته، این منطقه بیش از ۱۵۰۰ راس کل و بز دارد. گونههای مهم و با ارزش دیگری همچون پلنگ، کاراکال، جغد شاخدار و جغد ماهیخوار نیز در این منطقه زندگی میکنند که حالا با گسترش آتش در آن مناطق یا تلف شدند یا پا به فرار گذاشتهاند.
تقریبا همه به اتفاق آرا معتقدند که این آتش سوزی توسط انسان، آغاز شده است!
یکی از فعالان محیط زیستی به نام اسماعیل کهرم، وقوع این اتفاق ناگوار را در نتیجه حاکم بودن ساختار ایلی و طوایفی بر آن مناطق میداند. ممکن است این آتش زاگرس سوز، با دشمنی دو طایفه آغاز شده باشد، کما اینکه گفته میشود در آتش سوزی اخیر، جدال و منازعه میان دو دامدار منجر به آتش افروزی شده است. به هر حال علت این آتش سوزی گسترده هر چه هست نشانگر ضعف مسئولان کشور در نگهداری از این جنگلهاست که بزرگترین سرمایههای طبیعی و ملی ایران هستند. به گفته کارشناسان، منطقه حفاظت شده خائیز، ظرفیت گردشگری بالای دارد که میتوانست هزینه نگهداری خود را از همین را تامین کند.
جالب اینجاست که بر اساس قانون، وزارت دفاع و نیروهای مسلح در بحث آتش سوزی باید به کمک سازمان جنگلها و مراتع بیایند، اما حالا حتی بودجه مصوب برای نگهداری از جنگلها دریغ میشود. علی عباسنژاد فرمانده یگان حفاظت از جنگلها در این باره خبر از بیتفاوتی و یک کارشکنی عامدانه در سازمان برنامه و بودجه داده است. در حالی که حداقل ۳۰ میلیارد تومان برای تهیه تجهیزات مهار آتش سوزی مورد نیاز است، اما سازمان برنامه و بودجه عمدا از پرداخت این هزینه سر باز میزند.
در طی این روزها خبری از حضور مسئولان اعم از مسئولان حوزه محیط زیست، مسئولان استانی و نمایندگان جدید مجلس و سایر مسئولان کشوری در این مناطق نبود.
از طرفی بر اساس خبرهای واصله محیطبانان، نیروهای امدادی و مردمی حتی آب برای آشامیدن هم در دسترس نداشتند و جنگلهای زاگرس هم در آتش میسوزند. بخش غمانگیز دیگری از این ماجرا اینجاست که بعضی از مسئولان، پیشبینی کرده بودند که این آتش تا چند روز قبل، خاموش میشود، اما بنا به گفته مردم بومی منطقه، آتش سوزیها حتی از روزهای اول هم شدیدتر شده است. حیوانات نیز با اتکا به حس و غریزه خود از خطر آتش اگر بتوانند میگریزند یا بعضا قربانی این حادثه دهشتناک میشوند.
با گرمتر شدن هوا هم انتظار نمیرود این وضع بهبود یابد. با همه این تفاسیر نیروهای محلی و مردمی، محیطبانی، نیروهای اداری استانها، آتش نشانی و نیروهای مسلح درصدد خاموش این آتش، برآمدند؛ فارغ از اینکه امکانات لازم را داشته باشند یا آموزشی دیده باشند.
فهرست مناطق آسیب دیده در آتش سوزی به شرح زیر است:
- جنگل خائیز در کهگیلویه و بویر احمد
- جنگل چوار در استان ایلام
- جنگل کوهسیاه و منطقه حفاظت شده مند در بوشهر
- جنگل شیخ تنگ در خوزستان
- جنگل بوزین و مره خیل در کرمانشاه
علی رضایی، نماینده جدید مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی در طی مصاحبهای درباره این آتش سوزی گفت:
ما از منطقه بازرسی نکردیم و تهران هستیم ولی از آقای رییس جمهور سوال کردیم که آقای رییس جمهور به فکر جنگلهای زاگرس باشید. جنگلهای زاگرس در حال نابودی هستند. البته اقداماتی هم انجام شده ولی خب کافی نبوده است. البته لازم میدانم این نکته را بگویم که خیلی از نیروهای امداد و مردمی کمک کردند و در حال تلاش برای امداد رسانی هم هستند، منتها به طور کامل آتش هنوز مهار نشده و بر همین اساس درخواست کمک دادیم. بر اساس اطلاعاتی که بنده دارم، رییس جمهور هم ستاد بحران دستور دادند که به این مسئله ورود و برای مهار آتش سوزی کمک کنند. این نکته را بگویم که ما پیگیر هستیم تا انشالله با کمترین تلفات گونههای گیاهی، جانوری این آش سوزی مهار شود. البته بر این امر واقف هستیم که بر اثر این آتش سوزی مهیب، خیلی از گونههای طبیعی منطقه از بین رفتند و سوختند.
رضایی در ادامه نیز گفت:
ما بر این باوریم که باید تمهیداتی اندیشیده شود تا دیگر شاهد از این دست اتفاقات نباشیم. چنین اتفاق دلخراشی، بر اثر سهل انگاری انسانی، وزش باد، خطای انسانی یا هر چه که علت آن بوده، مطمئنا دیگر نباید تکرار شود. از طرفی دولت بودجه داشته باشد، ما پیگیری میکنیم که هم از نظر امکانات و تجهیزات و هم از نظر مسائل فنی و آموزش افراد حاضر در این حوزه، کارشناسان مربوطه و حتی آموزش عمومی فرهنگ سازی شود که به این طریق مردم خوب درک کنند و یاد بگیرند تا دیگر به جنگلها، مراتع و مناطق حفاظت شده آسیب نرسد و همین جا میگویم که موضوع را صد درصد پیگیری خواهیم کرد.
تاکنون نیروهای مردمی بیشترین نقش را در اطفای حریق زاگرس داشتهاند. نیروهای دلسوز مردمی هم در فعالیتهای اجرایی برای خاموش کردن آتش و هم در جمع آوری پول برای خرید لوازم ، مانند دیگر موقعیتهای بحرانی که برای ایرانمان پیش آمده پا پیش گذاشتهاند و بار دیگر این مردم هستند که برای گذار از نملایمات دستبهدست هم دادهاند.
جالب است بدانید بر اساس اخبار واصله، بیش از ۹۰ درصد نمایندگان تازه وارد مجلس از استانهای درگیر آتشسوزی به تماسهای خبرنگاران در این رابطه، پاسخی ندادهاند و برخی از آنها در کمال ناباوری اعلام داشتند که با خبرنگاران ارتباط تلفنی نخواهند گرفت!
بررسی آخرین وضعیت آتشسوزی زاگرس
در این روزها که قلب زاگرس را بیمسئولیتی به آتش کشیده، مدیران در سطوح مختلف، نظارهگر سوختن و نابودی زاگرس هستند. خوب است بدانید هر زمان که خبر از اطفای آتش میآمد، در واقع این مردم محلی و بومی منطقه بودند که برای اطفای حریق، تلاش میکردند. از طرفی با انتشار توییتهایی توسط سکنه منطق درگیر آتش و فعالان محیط زیستی متوجه عدم صداقت و فریب افکار عمومی در اطفای حریق زاگرس میشدیم و این یعنی انتشار اخبار جعلی از سوی منابع رسمی آن هم در زمان بحران. همه اینها در حالی است که راهکارهای سادهتر از پنهان کاری پس از وقوع فاجعه، پیش روی مسئولین است.
سوختن هر ساله جنگلها همچون سناریویی تکراری میتوانست بر تجربیات آنان بیفزاید یا با صرف هزینههای کمی مانند آگاه سازی عمومی با تبلیغات تلویزیونی از وقوع آتش سوزی با مبدا خطای انسانی جلوگیری شود. با وجود این، اما بازی با اخبار و اطلاعات همچنان به مانند رویههای قبلی در چنین مواقعی، در حال تکرار است و دومین خبر مهار آتش خائیز در حالی به گوش میرسد که آتش همچنان بخشهایی از آن منطقه کماکان شعله میکشد و به رقص خود در میانه زاگرس ادامه میدهد.
محمد درویش فعال محیط زست در آخرین مصاحبه خود درباره آتش سوزی قلب زاگرس و خایز چنین گفت:
الان در واقع، استانهای جنوبی زاگرس نشنین ما هنوز در حساسترین شرایط هستند و هنوز بخشهای از گچساران در جنوب کهگیلویه و بویر احمد، خائیز در قلمرو شهرستان بهبهان، بخشهایی از شمال خوزستان، بخشهای از کوه بیرمی در بوشهر، اطراف جنگلهای مریوان در کردستان و در بخشهایی از کرمانشاه، هنوز آتش وجود دارد؛ هر چند که شعلههای تقریبا مهار شده ولی هنوز کاملا خاموش نشده و هر آینه ممکن است به سان آتش زیر خاکستر، دوبازه این آتش شعلهور شود.
این آتش سوزی در حالی ادامه دارد که نصف بودجه اطفای حریق، پس از کشوقوسهای فراوانی به تازگی وصول شده است!
درویش در ادامه میافزاید:
در واقع سازمان جنگلها، مبلغ ۳۰ میلیارد تومان به ارتش، سپاه برای هوانیروز بابت هلیکوپترهایی که بلند کردند و در حال حاضر، دولت مبلغ ۱۵ میلیارد تومان از این بدهی را پرداخت کردهاست، ولی اصلا سوال اینجاست که چرا ارتش یا سپاه در مقابل بلند شدن هلیکوپترهای خود به منظور اطفای حریق و خاموش کردن آتش جنگلهای در حال سوختن، باید پول طلب کنند، چه مسئلهای از این اتفاق مهمتر و راهبردیتر است، چرا این قانون اصلاح نمیشود و منتظر هستند تا از این جیب به آن جیب شود؟
واقعا چه فرقی میکند که سازمان جنگلها از کجا میخواهد پول بیاورد؛ چون آن هم زیر مجموعه دولت است و از دولت ارتزاق میکند و از دولت بودجه خود را میگیرد. خب پس با این تفاسیر چرا از همان ابتدا در همان بدو کار در همان سطوح بالایی این قضیه را حل نکنند که برآیند اعزام هلیکوپتر تا این حد درگیر مسائل بروکراسیک نشود و چندین روز طول نکشد؟!
تکرار میکنیم که علت اصلی این حادثه و میزان خسارت وارده تاکنون مشخص نیست اما همانطور که پیشتر گفتیم، گفته میشود دعوای بین دو دامدار منجر به آتش افروزی و آتش سوزیهای زاگرس شدهاست. به همین دلیل، گروهی تعداد کم جنگلبانان را علت بغرنج شدن شرایط میدانند.
محمد درویش در این باره هم، چنین گفت:
ببینید در هیچ کجای دنیا، این گونه نیست که بخواهیم از نیروهای استخدامی رسمی برای حافظت از عرصههای جنگلی و مرتعی محیط زیستی، استفاده کنیم. در همه جای دنیا، از داوطلبین مردمی برای این منظور استفاده میکنند و نگاههای امنیتی را از تشکلهای مردم نهاد برمیدارند تا آنها بتوانند این وظائف را انجام دهند. به مردم آموزش میدهند تا مردم از این طریق خودشان حواسشان به حفظ رویشگاهها باشد. از طرفی مدارس نقش بسیار کلیدی در این رابطه دارند. نمیشود انتظار داشت که همه کار را دولت و محیطبان و جنگلبان، انجام بدهد.
در همین شرایط فعلی هم صداوسیما میتواند کلیپهایی پخش کند که آموزشهای مذکور را مرتب در بخشهای مختلف خود تکرار کند تا به عنوان مثال برای مردم فرهنگ سازی شود که دیگر نباید ته سیگار خود را از خودرو بیرون بیندازند، نباید شیشه در محیط زیست به جا بگذارند، نباید آتش را خاموش نکرده در طبیعت به حال خود رها کنند و محل را بیتفاوت ترک کنند. باید نسبت به خاموش کردن آتش روشن یا رها شده در طبیعت اطمینان حاصل پیدا کنند. مشکل اینجا است که همین نکات ساده را ما یاد نمیگیریم. در عین حال ما باید تجهیزات راهبردی مانند دمنده و هواپیماهای اطفای حریق داشته باشیم. برای این امر دولت به راحتی میتواند این وسایل را تامین کند چون مشمول تحریمها هم نمیشوند، اما چون ارادهای هم وجود ندارد و اصلا به محیط زیست اهمیتی نمیدهند، خب پیشرفتی هم در این باره حاصل نمیشود!
باید به انتظار نشست و دید، چند سال و چند بهار و تابستان دیگر باید بگذرد تا مسئولین چارهای بیندیشند…؟
بیشتر بخوانید: فاجعه سال جدید میلادی: بر پایی جهنم در استرالیا