قرنطینه سازی نوین؛ دستورالعملی اجرا شده از ۱۲۰۱ شمسی تا به امروز

قرنطینه در ایران به شکل نوین همزمان با حضور پزشکان غربی به خصوص با حضور دکتر کورمیک پزشک عباس میرزا یا دکتر مک مین، پیاده سازی شد.
اولین قرنطینه سازی در ایران احتمالا به سال ۱۲۰۱ شمسی و زمان قتحعلی شاه قاجار و زمانی که میرزا محمدشفیع مازندرانی صدر اعظم بود بازمیگردد. این قرنطینه درشیراز در هنگام همه گیری بیماری وبا در این شهر اجرا شد. ده سال بعد از آن در سال ۱۲۱۱ قرنطینه مشابهی نیز در شهر تبریز به علت شیوع بیماری طاعون انجام شد.
در زمان صدارت امیرکبیر قرنطینه کردن با ابعاد گستردهتری انجام میشد. مثلا در سال ۱۲۳۰ شمسی وقتی خبرهایی در مورد شیوع بیماری وبا در عتبات دادهشد، امیرکبیر دستور داد مرز ایران و عراق را قرنطینه کنند. اهمیت این موضوع زمانی روشنتر میشود که بدانیم شماری از بیماریهای همهگیر و کشنده از خارج کشور و از کشورهایی مانند عثمانی یا هندوستان وارد ایران میشدند.
با این حال سران حکومتی ایران در آن دوران توانایی چندانی برای اجرای درست قرنطینه در کشور را نداشتند
به همین دلیل هنگام شیوع این بیماریها در ایران، قرنظینهای اجرا نمیشد یا قرنطینهها به شکل جامع و درستی اجرا نمیشد. در نتیجه به تبع آن به طور مثال در فاصله سالهای ۱۲۰۸ تا ۱۲۰۹ شمسی در زمان پادشاهی فتحعلی شاه و صدراعظمی عبدالله خان امینالدوله، طاعون از عثمانی به ایران وارد شد و در برخی از مناطق ساحلی دریای خزر به قدر قربانی گرقت که نقاط آلوده از سکنه خالی شد. به عنوان مثالی دیگر در حوالی سالهای ۱۲۵۰ شمسی در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه، شیوع بیماریهای طاعون و وبا جمعیت ایران را به شدت کاهش داد و به ۶ میلیون نفر رساند. برخی گزارشها حکایت از کاهش ۱/۵ میلیونی جمعیت ایران داشتند. با این حال هنوز هم ابعاد مرگومیر ایران در قرن سیزدهم هنوز هم مشخص نیست!
قرنطینه در ایران به شدت مورد توجه دولتهای خارجی نیز بود. به ویژه کشورهای روس و انگلیس که منافع سیاسی و اقتصادی فراوانی در ایران داشتند و به دلیل نفوذشان در حاکمیت آن زمان ایران بارها توانستهبوند مجوز قرنطینه سازی در کشور را بگیرند. البته در همین زمینه بریتانیا نسبت به روسها دست بالاتر را داشت. چرا که کشور هندوستان، مهمترین کانون اقتصادی بریتانیا، مرز آبی داشت و انگلیس هرگز نمیخواست با شیوع بیماریهای همهگیر در بنادر جنوبی ایران، تجارت تحت تاثیر قرار بگیرد.
پیش دستی انگلیس برای قرنطینه در ایران دو مانع جدی داشت.
یکی ناراحتی و خشم سایر دولتهای بیگانه بود که این اقدام انگیس را راهی دیگر برای گسترش نفوذ انگلیس در ایران میدانستند و دیگری مخالفت و اعتراض مردم و روحانیون بود که به نوعی همه کاره شدن یک کشور خارجی در یک مسئله داخلی را برنمیتافتند. این موضوع در طاعون سال ۱۲۴۹ شمسی در منطقه خلیج فارس در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه به اوج خود رسید. در همان سال انگلیس پیشنهاد آغاز قرنطینه را داد و در بوشهر آن را پیاده سازی کرد اما مردم و روحانیون محلی به مخالفت برخواستند که نتیجهاش ختم به یک دعوا بود. در نهایت با پشتیبانی مجلس حفظ الصحه، نهادی که به تازگی ایجاد شدهبود؛ انگلیسیها به کار خود ادامه دادند اما قرار شد از آن پس ایرانیان مسئولیت قرنطینهها را بر عهده بگیرند.
مدتی بعد دوباره بیماری طاعون شیوع یافت اما دولت نتوانست به تنهایی قرنطینه را اجرا کند و در نهایت پس از درخواست کمک از انگلیسیها، این امر را به آنها واگذار کرد. با این وجود قرنطینه در ایران هیچگاه به اندازه سال ۱۲۴۴ شمسی به مجامع بینالمللی کشیده نشدهبود. در آن سال شماری از کشورهای اروپاییها مدعی شدند عامل شیوع وبا در منطقه، حملونقل غیربهداشتی جنازهها از سوی ایران است.
ماجرا از آن قرار بود که از قدیمالایام ثروتمندان ایرانی به دلایل مذهبی تمایل داشتند تا پیکرهای اقوام درگذشته خود را در عتبات و در عراق که آن زمان بخشی از امپراطوری عثمانی بود، دفن کنند.
بر همین اساس این خانوادهها جنازههای اقوام خود را مدتی در جایی به امانت میسپردند و با اولین کاروان زیارتی به عتبات میفرستادند. اروپاییها که این کار را غیر بهداشتی میدانستند در همان زمان به پیشنهاد فرانسه با برپایی کنفرانسی عمومی نسبت به انجام چنین اقدامی اعتراض کردند. در نهایت ایران دستورالعملی بهداشتی برای حمل اجساد صادر کرد به این صورت که ضیاءالسلطنه، حاکم کرمانشاه، با مشارکت میرزا مصطفی طبیب، جنازهها را معاینه کند و در صورت داشتن ضوابط لازم، به آنها اجازه عبور بدهد.
با این حال ۴ سال بعد در ماجرای شیوع بیماری وبای در سال ۱۲۴۸، ماموران عثمانی به دلیل قرنطینه سازی مانع از عبور کاروان حامل اجساد از شهر بغداد شدند که به بروز درگیری میان کاروانیان و ماموران انجامید و حتی تعدادی هم در این بین کشته شدند. علاوه بر آن، ماموران عثمانی در مورادی به دلیل برپایی قرنطینه، برگزاری مراسم عاشورا را هم تعطیل کردند. این درگیریها، درست مانند بسیاری امور دیگر در آن زمان رنگ و بویی، مذهبی و سیاسی داشت.
این روزها هم با شیوع ویروس کرونا در کشور مردم کشور با نوعی قرنطینه خانگی به صورت غیررسمی مواجه شدهاند که ضمن رعایت توصیههای بهداشتی، لازم است برای حفظ هر چه بیشتر سلامت خود و اعضای خانوادهاشان موقتا تا ریشه کنی شدن ویروس کرونا الزامات چنین قرنطینهای را رعایت نمایند.