
فیلم خروج آخرین ساخته ابراهیم حاتمی کیاست که با تهیه کنندگی سازمان هنری اوج ساخته شده و در بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر، در بهمن ماه سال ۹۸، به نمایش درآمد.
شرایط پخش اینترنتی فیلم خروج
اکران آنلاین فیلم سینمایی “خروج” به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا از شنبه شب مورخ ۱۳۹۹/۰۱/۲۴ توسط دو VOD، نماوا و فیلیمو آغاز شد. با مطرح شدن اکران اینترنتی، نگرانیهایی به جهت دانلود و قاچاق فیلم با کیفیت خوب به ذهن صاحبان فیلمها خطور کردهبود تا زمانی که اکران فیلم خروج آغاز شد و در کمال ناباوری تنها چند ساعت پس از آغاز اکران اینترنتی، آنچه که نباید؛ اتفاق افتاد و فیلم به صورت غیر قانونی هم در دسترس عدهای قرار گرفت. البته بر اساس گزارشهای دریافتی اندکی بعد لینکهای دانلود غیرقانونی فیلم، از سطح فضای مجازی جمع آوری شد.
نقد فیلم خروج
فیلم خروج با تمام ایراداتی که در ساختارش دارد اما یک ویژگی مهم را یدک میکشد و آن هم بازگشت ابراهیم حاتمیکیا به سبک فیلمهای انتقادی بدون مماشات است؛ مانند اثر خاطره انگیز «آژانس شیشهای» که قهرمانی باورپذیر و از جنس مردم همین کوچه و خیابانهای شهر داشت. غلظت عصبانیت و خشم حاتمیکیا در خروج، همچون آژانس شیشهای است. برای همین هم مخاطب ناخودآگاه در حین تماشای خروج، حاج کاظم و عدالت خواهی او را به یاد میآورد. البته میان دنیای حاج کاظم آژانس شیشهای و رحمت خروج، فرسنگها فاصله است.
ابراهیم حاتمیکیا قهرمان پروری را به خوبی بلد است. فعلی که در ساختههای جدیدترش، دیگر رنگ و بوی حاج کاظمهای آژانس شیشهای را ندارند و خوشبختانه در آخرین اثرش، خروج، بازگشتی به اصل فیلم سازی خویش داشته و خوب از پس انجام این کار را برآمده است. از حق هم نباید گذشت که فرامرز قریبیان هم به خوبی توانسته از پس نقش بربیاید و حالات روحی و کنشها و واکنشهای روحی رحمت در مقابله با اتفاقاتی که سلسلهوار برایش در دو ساعت از فیلم رخ میدهند را بروز بدهد و به تصویر بکشد.
حاتمیکیا هیچ گاه دولتی خاص را هدف قرار نمیداد ولی…
نکته اساسی دیگر این است که حاتمیکیا هیچ گاه دولتی خاص را هدف قرار نمیداد ولی اینجا واقعهای تاریخی را که در زمان دولتی دیگر رخ داده را به صورت تلویحی با لحنی کوبنده به دولت حاکم نسبت میدهد و سوال این است که آیا دلیل این امر، جهت دهی تهیه کننده اثر یعنی سازمان هنری اوج بودهاست؟
صحبت ما بر اساس ارجاعات روشن حاتمی کیا در فیلم به شخصیت رییس جمهور خروج با همین ظاهر و افراد پیرامونیاش است و هیچ گاه به یاد نداریم حاتمیکیا، از کرخه تا راین و آژانس شیشهای گرفته تا به رنگ ارغوان و بادیگارد انتقادی این چنینی آشکار داشته باشد!
عمده نقطه ضعف فیلم هم، همین انتقادات عریان و به نوعی سفارشی موجود در برخی از سکانسهای فیلم است و آنقدر واضح بیان شده که از حالت زیرپوستی و تعریف شده خود خارج شده و میتواند باعث پس زدن از سوی مخاطب شود.
سوال دیگری که ذهن مخاطب را درگیر میکند این است که ابراهیم حاتمیکیا، چگونه توانسته مجوز عبور از خط قرمزها را کسب کند اما سایر کارگردانان نمیتوانند از چنین خط قرمزهایی عبور کنند و یا در صورت رد شدن از خطوط قرمز هم با خطرات و تبعاتی چون ممنوعالکار شدن، تحریم کردن فیلمشان توسط حوزه هنری و یا حتی پایین کشیده شدن اثرشان از سر در سینماها مواجه شوند؟
اتفاقاتی که در این سالیان اخیر کم شاهد رخ دادنشان نبودهایم و گریبانگیر صاحبان آثار این چنینی شده ولو اینکه زمانی یخه خود ابراهیم حاتمی کیا را در اکران و پخش سراسری به رنگ ارغوان و فیلم بایگانی شدهاش، گزارش یک جشن؛ گرفت.
پانتهآ پناهیها در فیلم خروج
از دیگر ویژگیهای خوب فیلم بازی درخشان پانتهآ پناهیهاست. شاید در نگاه اول با دیدنش یاد شخصیت ننه آقای فیلم نفس نرگس آبیار بیفتیم اما خوب که نگاه کنیم متوجه میشویم یکی از کلیدیترین نقشها در فیلم ایفا کرده و به حق آن قدر خوب از پس نقش برآمده که به نوعی پس از قریبیان، پاشنه آشیل داستان خروج است.
آهنگسازی کارن همایونفر برای خروج
همچنین نباید از آهنگسازی نیمه حماسی و زیبای کارن همایونفر هم برای فیلم خروج گذشت. هارمونی و ریتم موسیقایی این فیلم، برای مخاطب تداعی کننده موسیقی فیلم بادیگارد است که آن اثر درخشان هم، همکاری مشترک دیگری از ابراهیم حاتمیکیا و کارن همایونفر است.
بهترین قسمت فیلم خروج
بهترین قسمت فیلم خروج بخشهای چهره پردازی و صداگذاری کار هستند که برای یک بخش توانست جایزه سیمرغ را هم در جشنواره فجر گذشته کسب کند و در بخش دیگر به نامزدی بسنده کرد. بخشی که شاید به عقیده بسیاری حقش کسب سیمرغ بود؛ بخش صداگذاری خروج بود. فیلمی مانند خروج به دلیل فیلمبرداری در لوکیشنهای جادهای و شلوغ با سر و صداهای زیاد تراکتورها و همزمان ضبط دیالوگهای مابین بازیگران، کاری بسیار سخت است که به حق و ستودنی، امیر نوبخت و آرش قاسمی از پس این امر برآمدهاند.
نکته دیگری که در آثار دهه نود حاتمی کیا، به خوبی خود را نشان میدهند و برای مخاطب جذاب هستند، دو بخش مهم فیلمبرداری و جلوههای ویژه در ساخت آثار حاتمی کیا هستند. در بخش فیلمبرداری، حاتمی کیا در یک دهه اخیر زوایایی را انتخاب میکند که همگام با استانداردهای تصویربرداری روز سینمای دنیاست و همین امر نقش موثری در روایت هر چه بهتر آثارش داشتهاست.
در بخش جلوههای ویژه هم خروج اثری قابل دفاع و شایسته است. شاهد این ادعا، سکانس حرکت تراکتورها در جاده دو بانده کوهستانی و کش و قوس های آن لحظات است. حتی در همان لحظات ابتدایی و سکانس مزرعه پنبه هم جلوه های ویژه برای مخاطب باورپذیر و به جاست و این نکته را نمی توان کتمان کرد که ابراهیم حاتمی کیا برای اثر خودش و مخاطب فیلمش ارزش قائل است و سعی دارد با وسواسی خاص، اثری چشم نواز را به سمع و نظر مخاطبش برساند.
نکتهای که کمتر در خروج، به آن توجه شده!
نکتهای که کمتر به آن توجه شده، این است که ابراهیم حاتمیکیا با چند عدد تراکتور و نسلی از بازیگرانی که لااقل در این برهه سوپراستار نیستند و در کارنامه هنریشان با تمام لیاقتی که در بازیگری داشتهاند و دیده نشدهاند؛ توانسته فیلمی پرکشش بسازد که مخاطب پای داستان بماند و بخواهد ببیند آخر ماجرا چه میشود!
البته فرامرز قریبیان از قاعده ذکر شده در مورد بازیگران خروج مستثنا میباشد و در سالهای گذشته ستارهای درخشان برای جامعه بازیگری ایران بودهاست. جا دارد یادی هم کنیم از بازی شگفت انگیز جهانگیر الماسی که به زیبایی هر چه تمامتر توانسته نقش خاکستری خود را ایفا کند و ساز ناکوک بودن را برای مخاطب به تصویر بکشد. درست است که جهانگیر الماسی هم به مانند سایر بازیگران پا به سن گذاشته این اثر به دور از هیاهوی اتمسفر سینمای ایران بوده، اما با ایفای صحیح و به جای نقش خود، میتواند مخاطب را با خود همراه و درگیر کند، نشان میدهد که به حق دود از کنده بلند میشود.
میتوانم چنین بگویم که خروج، بغض مسالمت آمیز مردم ایران در واکنش به اتفاقات و ناکارآمدیهای مسئولین میباشد که فازغ از گرایشهای سیاسی چپ و راست است و قطعا مسئولین با نگاه به کارنامه کاری خود، در خواهند یافت، به حق اشتباهاتی نابخشودنی در قبال مردمان نجیب ایران داشتهاند.
با همکاری: محمد حسین باقرزاده جلیلوندتبار