پیداشدن جسد تکه‌تکه‌شده‌ی بابک خرمدین در سطل زباله‌ای در شهرک اکباتان سرنخی بود از قتل‌هایی سریالی. پدر بابک خرمدین نه‌تنها پسرش بابک بلکه آرزو خرمدین دخترش و همسر آرزو را هم سال‌ها پیش به قتل رسانده‌است. این پدر همچنین اعلام کرده درصورتی‌که آزاد شود دختر دوم‌اش را هم به قتل می‌رساند. یکی از دوستان صمیمی آرزو خرمدین خواهر بابک خرمدین در گفت‌وگویی که با رکنا داشته صحبت‌هایی کرده که به روشن‌شدن ابعادی از ماجرای پدر بابک خرمدین و دختر و دامادش کمک می‌کند.
صحبت‌های دوست صمیمی آرزو خرمدین
در اعترافاتی که پدر بابک خرمدین داشته اظهار کرده‌است که دامادش – همسر آرزو خرمدین – مشکلات اخلاقی داشته‌است. او حتی گفته دامادش فریبرز گرایش‌های جنسی خاص داشته‌است.
در این راستا، دوست آرزو خرمدین گفت:
باورم نمی شود، هنوز نمی‌توانم باور کنم که مادرش و پدرش آرزو را کشته باشند و مثله کرده باشند. فکر می‌کردیم رفته است استانبول، یعنی پدرش این‌گونه گفت. مدتی از آرزو خبر نداشتیم، ناگهان دیگر نه تلفن جواب می‌داد و نه به کافه‌ای که همیشه می‌رفتیم، می‌آمد. وقتی برای دیدارش به در خانه‌شان رفتیم، پدرش در را باز کرد و گفت آرزو به استانبول رفته است.
وی ادامه داد:
برای‌مان باور کردنی نبود که آرزو ازدواج کرده و به استانبول رفته باشد زیرا شرایط جسمی آرزو با توجه به بیماری ام اس شدیدی که داشت ذهن‌مان را به هر سویی برای نبودنش می‌کشید جز ازدواج و مهاجرت به ترکیه و ساکن‌شدن در استانبول! فکر کردیم شاید بخاطر شرایط جسمی ناشی از بیماری ام اس، خانواده‌اش او را به آسایشگاهی برده‌اند. حتی به آسایشگاه کهریزک هم فکر کردیم ولی در دورترین نقطه‌ی ذهن‌مان هم فکر نمی کردیم که پدرش آرزو را کشته باشد.
دوست آرزو خرمدین ادامه داد:
یک روز مقابلم نشست و گفت: «می خواهم رازی به تو بگویم که اگر نگویم نگفتنش خفه‌ام می‌کند» و گفت: «کودک که بودم، هشت ساله، پدرم …».
به مادرم گفتم. مادر گفت «ساکت باش و هیچ چیزی به هیچ کسی نگو…». مادرم که از خانه خارج می‌شد، پدر و من که تنها می ماندیم …». آرزو در تمام سال‌های دوستی‌مان تنها سه بار این داستان را تعریف کرد و هر مرتبه می‌لرزید.
دوست آرزو خرمدین در مورد این‌که آیا به خانه‌ی این خانواده هم رفت و آمد داشت چنین گفت:
بله می‌رفتیم. پدر و مادرش زن و مرد آرامی بودند. تصورش هم سخت است که آن زن و مرد چنین جنایت‌هایی را مرتکب شده باشند. هر دفعه خانه‌شان می‌رفتیم از ما پذیرایی می کردند
وی در مورد خصوصیت بابک خرمدین و برادر افشین هم گفت:
افشین شعر می گفت و روحیه‌ی خاص خودش را داشت. بابک پسر آرامی بود و بی آزار.
پدر آرزو مدعی شده که آرزو در صحنه قتل همسرش بوده و شاهد این جنایت بوده‌است. دوست آرزو در این مورد گفت:
امکان ندارد آرزو از این قتل خبر داشته باشد. هر دفعه در مورد ازدواج‌اش از او سوال می‌کردیم و علت طلاقش می گفت «سازگار نبودیم». با تمام صمیمیتی که بین ما بود هیچ وقت پشت سر همسر سابقش حرف نزد. فقط می گفت «سازگار نبودیم».
- همچنین بخوانید: پدر بابک خرمدین درصدد کشتن دختر دومش است!
یک نظر