
ماهچهره خلیلی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون بعد از ماهها درگیری با سرطان پانکراس درگذشت. این هنرپیشهی جوان بیشتر برای بازی در سریالهای تاریخی پربینندهای مثل «مختارنامه»، «در چشم باد» و «کلاه پهلوی» به شهرت رسید و با کسب تجربههای موفق در صحنههای تئاتر و کارگردانی توانست خود را بهعنوان یکی از هنرمندان بااستعداد در زمینهی هنرهای نمایشی معرفی کند. در این نوشتار به بیوگرافی ماهچهره خلیلی خواهیم پرداخت. همچنین نگاهی خواهیم داشت به آثار او و نیز واکنش برخی هنرپیشهها به خبر درگذشت ماهچهره خلیلی.
بیوگرافی ماهچهره خلیلی
ماهچهره خلیلی در ۲۵ دیماه سال ۱۳۵۵ در تهران متولد شد. او تا پیش از سال ۱۳۸۲ بیشتر عمر خود را در انگلستان سپری کرد و در یکی از بهترین دانشگاههای این کشور یعنی آکسفورد معماری داخلی و تکنولوژی ساختمان خواند. او نوهی دختری پروین (بتول) سلیمانیخو از هنرپیشههای باسابقهی سینمای ایران است.

ابراهیم اشرافی همسر و پرواز اشرافی فرزند ماهچهره خلیلی هستند. ماهچهره خلیلی و همسرش یک سال بعد از ازدواج بچهدار شدند و ظاهراً تولد پرواز درست در سالگرد ازدواجشان بوده است. ماهچهره خلیلی در دوران بارداری در فیلم «هدیه» بهکارگردانی علی انصاریان حاضر شد و در آن فیلم هم نقش یک مادر باردار را ایفا کرد.

او در سال ۱۳۸۱ برای بازی در فیلم «چشمان سیاه» بهکارگردانی ایرج قادری بهگفتهی خود بعد از حدود ۲۰ سال به ایران آمد. او در این فیلم، که برداشتی آزاد از زندگی یکی از شعرای مشهور نابینای فارسیزبان است، نقش غزل دلاویز یعنی همان دختر شاعر را مقابل محمدرضا گلزار در نقش سورنا بازی کرد.
ماهچهره خلیلی پیش از آمدن به ایران در یک دورهی یکسالهی آموزش بازیگری در لندن شرکت کرده بود و پس از بازی در فیلم «چشمان سیاه» در کلاسهای بازیگری استاد سمندریان شرکت کرد و البته تا سالها بعد فراگیری تکنیکهای بازیگری را ادامه داد.
ماهچهره خلیلی مجموعاً در۲۰ فیلم سینمایی، ۶ مجموعهی تلویزیونی و یک تلهفیلم حضور داشت و علاوهبراین در نمایشهای متعددی نیز ایفای نقش کرد. او همچنین فیلم کوتاهی بهنام «عید قربان» با اسم فرعی «مراسم عید قربان از دید قربانی» را کارگردانی کرد که توانست در جشنوارههای خارجی برندهی جایزه شود.

ماهچهره خلیلی در سال ۹۸ بیمار شد و برای درمان به انگلستان، کشوری که تابعیت آن را داشت، رفت و بعد از حدود ۹ ماه بر اثر ایست قلبی ناشی از سرطان پانکراس (لوزالمعده) در لندن درگذشت. ماهچهره خلیلی در همان شهر دفن شد.
ماجرای ازدواج ماهچهره خلیلی
ماهچهره خلیلی با همسرش ابراهیم اشرفی در یکی از پروژههایاش آشنا شد. ابراهیم اشرفی بعد از آشنایی با ماهچهره خلیلی به او علاقهمند میشود و تصمیم میگیرد بدون اطلاع او برای رفتن به خواستگاری از پدر و مادرش اجازه بگیرد که ظاهراً این کار انجام نمیشود و او در موقعیت دیگری به ماهچهره پیشنهاد ازدواج میدهد. او در جواب سوال «با من ازدواج میکنی؟» میشنود: «هیچ چیز برایام خوشحالکنندهتر از این نیست که همسر تو باشم».
ماهچهره خلیلی و ابراهیم اشرفی بعد از حدود ۳ ماه نامزدی مراسم ازدواج خود را در دبی برگزار کردند. او خود گفته که مراسم خیلی خوبی داشتهاند و همهی خانواده با هواپیما به دبی رفتهاند، یک هفته جشن گرفتهاند و آنطور که خود گفته عشق و حال کردهاند. این سفر درواقع ماه عسل آنها هم بوده و پس از آن این دو زندگی مشترکشان را شروع کردهاند.
موضوع تولد پسر ماهچهره خلیلی در ایران

ماهچهره خلیلی در برنامهی «دورهمی» در گفتوگو با مهران مدیری گفت که بارها از او سوال شده که چرا با وجود اینکه تابعیت کشور انگلستان را دارد برای زایمان به این کشور نرفته تا فرزندش هم تابعیت و پاسپورت انگلستان را داشته باشد؛ کاری که این روزها بین سایر سلبریتیها باب شده است. او گفت که میخواسته فرزندش در ایران متولد شود و شناسنامه و پاسپورت ایرانی داشته باشد، چرا که خود ۲۰ سال از ایران دور بوده و همیشه حسرت ایران را داشته است. او در این مصاحبه گفت که همیشه خود را ایرانی میدانسته و در ایران هم متولد شده است. نکتهی جالب مرتبط با این گفتوگو، گفتوگوی دیگر این هنرپیشه و همسرش در ارتباط با تولد فرزندشان است.
ماهچهره خلیلی در مصاحبهی دیگری میگوید که به لندن نرفته چرا که فروردین، موعد تولد فرزندش، در ایران هوا خوب است اما آنجا خیلی سرد است. از سویی این امکان وجود داشته که تاریخ ویزای ابراهیم بهگونهای نباشد که او بتواند موقع زایمان در کنار ماهچهره باشد و او نخواسته ریسک زایمان در چنین شرایطی را بپذیرد. او در همین مصاحبه میگوید که چند ماه پیش از زایمان به لندن رفته و وسائل لازم برای شش ماه اول نوزاد را از آن جا خریده تا همهی استانداردهای لازم را داشته باشند.
ماهچهره خلیلی و همسرش دربارهی زودبچهدارشدنشان گفتهاند که بعضی از خانوادهها اصرار دارند که زوجهایی که بهتازگی با هم ازدواج کردهاند بعد از چند سال و پس از کسب اطمینان از اینکه میتوانند خانوادهای با ثبات باشند ازدواج کنند، اما آنها پیش از ازدواج به اندازهی کافی یکدیگر را شناخته بودهاند و نیازی به صبرکردن نمیدیدهاند.
فیلمشناسی ماهچهره خلیلی
فهرست زیر شامل فیلمهای سینماییای است که ماهچهره خلیلی در آنها حضور داشته:
- اشنوگل بهکارگردانی علی سلیمانی و هادی حاجتمند (۱۳۹۵)
- قرارمون پارک شهر بهکارگردانی فلورا سام (۱۳۹۵)
- یادم تو را فراموش بهکارگردانی علی عطشانی (۱۳۹۵)
- صله سحر بهکارگردانی فرزین مهدیپور(۱۳۹۴)
- سوت دل بهکارگردانی نادر طریقت (۱۳۹۳)
- قلب سفید قاصدکها بهکارگردانی افشین محمودی (۱۳۹۳)
- رنج و سرمستی بهکارگردانی جهانگیر الماسی (۱۳۹۲)
- فصل انار بهکارگردانی محسن شریفینیا(۱۳۹۲)
- سلام بر فرشتگان بهکارگردانی فرزاد اژدری (۱۳۹۱)
- شبکه بهکارگردانی ایرج قادری (۱۳۸۹)
- پرنده باز بهکارگردانی عطاالله سلمانیان (۱۳۸۹)
- مرگ کسبوکار من است بهکارگردانی امیر ثقفی (۱۳۸۹)
- شور شیرین بهکارگردانی جواد اردکانی (۱۳۸۸)
- سایه وحشت بهکارگردانی عماد اسدی (۱۳۸۷)
- موش بهکارگردانی شاهد احمدلو (۱۳۸۷)
- پرونده هاوانا بهکارگردانی علیرضا رئیسیان (۱۳۸۴)
- تله بهکارگردانی سیروس الوند (۱۳۸۴)
- نقاب بهکارگردانی کاظم راستگفتار (۱۳۸۳)
- چشمان سیاه بهکارگردانی ایرج قادری (۱۳۸۱)
مجموعههای تلویزیونیای که ماهچهره خلیلی در آنها حضور داشته:
- مرضیه بهکارگردانی فلورا سام (۱۳۹۸)
- دختر گمشده بهکارگردانی احمد کاوری(۱۳۹۷)
- گذر از رنجها بهکارگردانی فریدون حسنپور (۱۳۹۳)
- کلاه پهلوی بهکارگردانی ضیاءالدین دری (۱۳۹۱)
- در چشم باد بهکارگردانی مسعور جعفری جوزانی (۱۳۸۷)
- مختارنامه بهکارگردانی داوود میرباقری (۸۹–۱۳۸۳)

واکنش بعضی از هنرپیشهها به درگذشت ماهچهره خلیلی
گوهر خیراندیش نوشت:
متأسفانه باخبر شدم که ماهچهره عزیزم را سرطان کبد از ما گرفت. ماهی جانم این رفتن و کوچ غریبانهات را باور ندارم. تو و مجید اوجی عزیز در این سریال مرضیه چه یادگاری عجیبی از خودتان یادگار گذاشتید. مرگ بر سرطان که همه عزیزانام را از من گرفت. پدرم، خواهرم، خواهرزادهام، عموزادهام، همکلاسیام، همکارم، دوستانام و دختر نازنینی مثل ترا.
مهتاب کرامتی نوشت:
باورکردنی نیست. چقدر دردناک. چطور میشه تسلیت گفت، پرواز زود هنگام تو را، دختر زیبای دوستداشتنی. خدا به همه صبر بده.
فلور نظری نوشت:
ماهچهره، خدایا، اون همه شور و شوق زندگی اون همه عشق به زندگی.
کنار هم که بودیم فقط خنده و شیطنت و شادی بود، کجا رفتی عزیز دلم؟ کجا رفتی؟ زندگی چقدر داره تلخ میگذره
غم دنیا توی دلمه.
فاطمه گودرزی نوشت:
خیلی سخته مرگ یک جوان رو باورکردن، خیلی سخته باورکنیم هنرمند جوانمون خانم ماهچهره خلیلی دیگه بازی نمیکنه. خیلی سخته که دیگه نبینیماش. نمیدونم چطور به خانواده محترمشون تسلیت بگم. نمیدونم به جامعه هنری و سینما و دوستدارانشون چطور میتونم تسلیت بگم، روحت شاد باشه ماهچهره جان هرچند باورش سخته.
بهاره کیان افشار نوشت:
زیبا جان
کاش میدانستیم خنده تاوان دارد؛
و بهایش یک عمر حسرت تکرار هر دقیقه آنست…
زیبا جان
دلم خالی شد از وعدههای واهی
قشنگیهای زندگی
و تمام وجودم بغض است و آه و نگاه…
زیبا جان
توان باور فقدانت از من برنمیآید…
تنها به خدا میسپارمت و
چشمهایام را میبندم تا بغض و اشکهایم امان گفتن کلام سفرت بخیر را بگذارند…
سفرت پرنور زیبا جان.
نفیسه روشن نوشت:
ماهچهره؟ در غم و شوک رفتنات فقط یه چیز میگم: خاک حرومش باد.
لاله اسکندری نوشت:
و نترسیم از مرگ، مرگ پایان کبوتر نیست
خبرهای تلخ یکی پس از دیگری میرسند….
ماهچهره همیشه خندان. دوستداشتنی. پر انرژی. دیگر میان ما نیستی
در این روزهای سخت فرصتی نیست که بتوانیم به سوگت بنشینیم. اما یادت تا همیشه با ماست
آسوده بخواب دختر زیبا.
سارا خوئینیها نوشت:
همین الان خبری شنیدم که شوک بزرگی به من وارد کرد. همکار و عزیزمان ماهچهره خلیلی هم از بین ما رفت! فقط میتونم بگم خداوند صبری عظیم به ما بده، تا با این همه ناگوارات تلخ سر کنیم و طاقت بیاریم! امان از این روزگار، امان…. تسلیت به خانواده، همسر و فرزندش ….
هانیه توسلی نوشت:
نفسم بند اومد. زندگی رنج مطلقه، روحش شاد.
خدا به خانوادهاش صبر بده!
به همهی ما صبر بده که تحمل کنیم!
خوش به حال اونها که نیستن.
الهام پاوهنژاد نوشت:
مرگ انقدر بیرحم رنگ از رویت گرفت…
لعنت به این اخبار که تمامی ندارد….
سرطان، مرگ، صبر.