
این روزها کرونا به شبحی در حدود ۱۵۰ کشور تبدیل شده که همه مردم فارغ از پایگاه اجتماعی و اقتصادی با تهدیدات آن دست و پنجه نرم میکنند.
از همان ابتدا شیوع بیماری کرونا از شهر ووهان چین بسیاری از کشورها به رهنمود سازمان بهداشت جهانی، اقدامات پیشگیرانه را در دستور کار قرار دادند. بستن مرزها به روی چین، اعمال قرنطینه شدید ۱۴ روزه بر مسافران وارد شده از چین، اعلام هشدار عمومی در سطح جامعه، محدودیت در تجمعات عمومی، لغو مسابقات ورزشی و گردهماییهای اقتصادی و فرهنگی، اعلام وضعیت هشدار در بیمارستانها و مهیا کردن بخش قرنطینه از جمله این اقدامات است.
در کنار نوع مواجهه دولتها، واکنش شهروندان جوامع مختلف نیز، اهمیت زیادی پیدا کرد. در این بین چینیها به واسطه تمهیدات دولتی و فشارهای موجود، در سطحی گسترده شاید سختگیرانهترین قرنطینه تاریخ بشریت را با قرنطینه سازی استان کانون کرونا و ۸۰ شهر، تجربه کردند اما شهروندان کشورهای دیگر به ویژه در اروپا مانند کشورهای ایتالیا، اسپانیا، آمریکا، آلمان، فرانسه و انگلیس هم درگیر کرونا هستند و خود را برای قرنطینه خانگی آماده کردهاند. در شماری از این کشورها مردم به فروشگاهها هجوم آوردهاند تا مواد غذایی و وسایل بهداشتی مورد نیاز خود را تهیه کنند. موضوعی که باعث شد تا در مواردی حتی شاهد درگیری مردم برای تهیه وسایل و لوازم بهداشتی نیز باشیم.
اقدامات غلط ایرانیان در برخورد با کرونا
بخش اول:
در بسیاری از کشورها نیز، غالب شهروندان مراقبت سخت بهداشتی را در محل کار و محافل عمومی در پیش گرفتهاند اما نوع برخورد شهروندان ایرانی متفاوت است؛ به طوری که در کنار برخی اقدامات مثبت، شاهد برخی برخوردهای غلط یا بدفرهنگی هستیم که وضعیت کنترل بیماری را به مرحله بحران رساندهاست. در همین رابطه کارشناسان با توجه به رفتار مردم در سطح جامعه میگویند برخی از مردم ویروس کرونا را جدی نگرفتهاند. مثلا بیتوجهی به هشدارها و رغبت به حضور در محافل عمومی از جمله این رفتارهاست. عدم تهیه و ذخیره مواد غدایی و بهداشتی در حد مطلوب، نشان دهنده عدم آمادگی مردم برای قرنطینه خانگی است. همچنین بسیاری از مردم نه تنها به روال سابق به انجام خریدهای روزانه خود ادامه میدهند بلکه رغبت به انجام خریدهای آخر سال نیز در آنها کمتر نشدهاست.
برخی دیگر از شهروندان نیز به صورت خودسر به مصرف الکل برای مقابله با کرونا روی آوردهاند که همین اقدام اشتباه دهها تن را به ویژه در اهواز به کام مرگ کشاندهاست. شواهد حاکی از آن است که در شرایط شیوع ویروس کرونا، سودجویان با اضافه کردن مایع سفید کننده یا وایتکس به الکل صنعتی، رنگ آن را شبیه به الکل خوراکی که سفید است، میکنند. دستگاههای مادون قرمز، ترمومترهای لیزری و تب شنج این روزها با استقبال ویژه مردم مواجه شده و از آن به عنوان ابزاری برای تشخیص مبتلایان به کرونا استفاده میشود. برای نمونه در اقدامی خطرناک در میدان انقلاب تهران، شاهد ازدحام جمعیت برای تست کرونا بودیم که متاسفانه صداوسیما نیز آن را به عنوان اقدامی مثبت نمایش داد.
بخش دوم:
از سوی دیگر و در کمال ناباوری، بخشی از شهروندان با تعطیل شدن مدارس به شهرهای شمال و جنوب کشور مسافرت کردند؛ تا جایی که در جاده چالوس و اتوبان رشت و برخی دیگر از جادهها شاهد ترافیک سنگین مسافران بودیم. یکی دیگر از بدفرهنگیها طی چند هفته گذشته، سیل مردم برای حضور در مکانهای تفریحی بود تا جایی که در برخی مناطق حتی بیشتر از گذشته شهروندان به سمت اماکن تفریحی هجوم بردند و حتی در تجمعاتی همچون اتفاقی در شهر اصفهان به رقص و پایکوبی جمعی هم پرداختند. برای نمونه در شهر سنندج در روز جمعه ۱۶ اسفند، شاهد رقص و پایکوبی مردم در آبیدر بودیم. یکی دیگر از فرهنگهای غلط انتقال استرس کرونا از سوی والدین به کودکان خردسال است که نوعی آسیب روانی را بر آنها وارد کردهاست.
از طرف دیگر این روزها تهیه کلیپهای ویدئویی طنز از کرونا به شکل گسترده رواج پیدا کرده که خود به عاملی برای عدم توجه به هشدارها شدهاست. البته در کنار این بدفرهنگیها شاهد بسیاری اقدامات قابل توجه مثبت خودجوش سازمانهای مردم نهاد و شهروندان بودهایم. بر پایی کارگاههای تولید ماسک و توزیع رایگان آن، ممانعت خودجوش از ورود مسافران به شهرها، ضدعفونی کردن داوطلبانه اماکن عمومی، تهیه و توزیع رایگان مادهی ضدعفونی کننده، آموزش ساخت مواد بهداشتی به شهروندان و راه اندازی کمپین در خانه بمانیم از جمله این اقدامات مثبت است.
بحرانی که ایرانیان هنوز به درستی متوجهش نشدهاند!
با این اوصاف متاسفانه ویژگی مشترک فرهنگی در برخورد تمام مردم جهان در مقابله با بیماری کرونا بیتوجهی به بقای دیگری در وضعیت بحران است اما تفاوت برخورد فرهنگی ایرانیان با مردم کشورهای دیگر این است که گویا هنوز بسیاری از شهروندان کشورمان نه تهدید را باور کردهاند و نه میخواهند بپذیرند که وضعیت بحرانی است. طبیعتا تا زمانی که بحران پذیرفته نشود امیدی به حل و فصل وجود ندارد. البته در این زمینه بیشترین انتقادات را میتوان متوجه مسئولان و نهادهای مربوطه کرد که اقداماتشان همچون نوشداروی بعد از مرگ سهراب است…