اعتماد به نفس دردسرساز چیست؟ | مضرات اعتماد به نفس بیش از حد

بدون شک اعتماد به نفس فاکتوری بسیار اساسی برای دستیابی به موفقیت است، اما مسأله این است که اعتماد به نفس نیز همچون بسیاری از چیزهای دیگر در این جهان حد و حدودی دارد. بسیاری از کارشناسان باور دارند که اعتماد به نفس بیش از حد یا اعتماد به نفس کاذب نهتنها مفید نیست بلکه مضراتی نیز در پی دارد. در اداوهی این نوشتار در مورد اعتماد به نفس بیش از حد و تبعات منفی آن بحث خواهد شد.
تصور نادرست در مورد زمان مورد نیاز و تواناییهای شخصی در فعالیت
اعتماد به نفس بیش از حد یا اعتماد به نفس کاذب معمولاً از اینجا ناشی میشود که فرد تصور اشتباهی در مورد دشواری یک کار و یا زمان مورد نیاز برای انجام آن دارد. چنین اعتماد به نفسی میتواند در نهایت باعث شود شخصیت و حتی خوشنامی کسی که به آن دچار است آسیب ببیند. با این حال با استفاده از برنامهریزی صحیح و مدیریت مناسب زمان، میتوان از چنین نتایج ناخوشایندی پیشگیری کرد. البته دقت داشته باشید که دستیابی به چنین مهارتی، درست همانند دیگر مهارتهای ارتقاء شخصی، همیشه آسان و بدون مشقت نخواهد بود.
شاید تایتانیک قربانی اعتماد به نفس بیش از اندازه شد!
اعتماد به نفس بیش از حد میتواند پیامدهای ویرانگر دیگری نیز داشته باشد. به عنوان نمونه، موضوع برخورد کشتی مشهور تایتانیک با یک کوه یخ بزرگ -که در نهایت منجر به غرقشدن کشتی غرقنشدنی تایتانیک شد – را در نظر بگیرید.
کاپیتان این کشتی پس از مشاهدهی کوه یخ، با اعتماد به نفسی که در آن موقعیت بیش از اندازه محسوب میشد، اعلام کرد که این تنها یک قطعهیخ کوچک است، غافل از آن که این قطعهیخ کوچک قرار است جان آنها را بستاند و نامشان را در تاریخ ثبت کند. بنابراین داشتن اعتماد به نفس بیش از حد میتواند در برخی شرایط نتایج بسیار اسفباری به دنبال داشته باشد.
نظر شما لزوماً درستترین نظر نیست
هر کدام از ما نظریهای در مورد چگونگی کارکرد جهان داریم. ممکن است شما دیدگاه خاصی در مورد اهمیت دعا کردن یا نظراتی پیرامون چگونگی رفتار با محیط زیست داشته باشید. حتی ممکن است هر فردی در مورد شیوهی صحیح پخت یک تخم مرغ نظر خاص خودش را داشته باشد. به عنوان مثال، آیا تا کنون برای شما پیش آمده که در حین سفر در یک جادهی خلوت، فردی با سرعت ۸۰ مایل در ساعت، درست پشت سر شما، قرار گیرد و باعث بههمخوردن آرامشتان شود؟ در این وضعیت شما چگونه واکنشی نشان خواهید داد؟ شاید شروع به فحاشی به آن فرد کنید!
حال فرض کنید که در یک مسیر به تنهایی در حال رانندگی هستید و به فردی برمیخورید که با سرعتی بسیار کمتر از شما، درست جلویتان، در حال رانندگی است. به احتمال زیاد در این شرایط نیز القاب مشابهی را به این فرد نسبت خواهید داد. بنابراین به نظر میرسد که هم رانندگی با سرعت بیشتر از شما و هم رانندگی با سرعت کمتر از شما واکنش منفی یکسانی را در شما برمیانگیزند. به عبارت دیگر در نظر شما این تنها سرعت شماست که سرعت صحیح است – و مهم نیست که این سرعت چه اندازه باشد!
چگونه ترجیحات انسانها به اعتمادبهنفسشان مرتبط میشوند؟
گروه عمدهای از انسانها فکر میکنند که نظراتشان، ارزشهایشان و نگرشی که به جهان دارند، نسبت به دیگر افراد صحیحتر و مناسبتر است. انسانهایی با این دیدگاه، نه تنها نسبت به مسیر رانندگیشان، بلکه نسبت به شیوهی تربیت فرزندان، شیوهی لباسپوشیدن، صحبتکردن و حتی نسبت به انگیزهها و تلاشهای خود در انجام یک کار کاملاً اطمینان دارند.
در یک بررسی از ۲۷ دانشجو خواسته شد انگیزههای خود را برای یادگیری در قالب یک شخصیت تخیلی، که از نظر آنان بهترین سطح انگیزش را دارد، به تصویر بکشند. جالب اینجاست که ۲۶ دانشجو از ۲۷ دانشجو اعتقاد داشتند کاراکتری که آنها ساختهاند بهترین و کارآترین کاراکتر است.
چنین اتفاقی از این واقعیت ناشی میشود که عمدهی انسانها باور دارند راه آنها بهترین راهی است که میتوان انتخاب کرد. این ماجرا هم خود ناشی از این است که اعتمادبهنفس بسیاری از انسانها نهتنها کم نیست بلکه زیاد است، بیش از اندازه هم زیاد است!
اعتماد به نفس بیش از حد یا اعتماد به نفس کاذب موجب میشود که انسان فکر کند فقط اوست که به «حقیقت» نزدیک است و همین مورد برای انسانی که مجبور است در جامعه زندگی کند، تبعات منفی زیادی به همراه خواهد داشت.
جهتگیری تأکیدی در نتیجهی اعتماد به نفس بیش از حد
تعداد بسیار زیادی از اصطلاحات و واژهها برای توضیح روانشناسانهی تعصبهای شخصی وجود دارند. صفاتی نظیر «خودپرستانه» و «نارسیستی» از جمله اصطلاحاتی هستند که در این ارتباط بلافاصله به ذهن میآیند. متخصصان انگیزش فرایند اعتماد به نفس بیش از حد در مورد نگرشهای شخصی را با عنوان «جهتگیری تأکیدی» میشناسند.
جهتگیری تأکیدی زمانی اتفاق میافتد که فرد در یک حالت جانبدارانه و در جهت تأیید نظرات و گرایشهای خود، دست به ارزیابی شواهد میزند. به عبارت سادهتر جهتگیری فرد در این حالت به نفع باورهایی است که پیش از به دست آوردن اطلاعات یا شواهد جدید، آنها را در ذهن خود داشته است. نتایج جهتگیری تأکیدی ما را مستعد میکند تا باور کنیم که راه ما برترین راه است.
در بهترین حالت، جهتگیری تأکیدی، مانع از آن میشود تا ما نقاط تاریک باورها و نگرشهای خود را ببینیم و در بدترین حالت، جهتگیری تأکیدی باعث میگردد تصمیمات نادرست و ضعیفی بگیریم، چرا که در چنین شرایطی ما تنها به دنبال شواهدی هستیم که باورهای پیشین ما را تأیید کنند و با توانایی ما در حل مسائل همسو باشند.
بدیهی است که در چنین شرایطی امکان کسب شواهد جدید برای به چالش کشیدن باورهای پیشین ما و در نتیجه امکان پیشرفتمان وجود نخواهد داشت.
طریقهی غلبه بر جهتگیری تأکیدی
یکی از روشهای موثر برای غلبه بر جهتگیری تأکیدی این است که فرایند تفکر خود را به صورت کلی مورد بازبینی قرار دهیم. به جای نتیجهگیریهای لحظهای و ناگهانی، لازم است در مورد فرایند تفکر خود فکر کنیم و عواقب هر واکنش را مورد بررسی قرار دهیم.
علاوه بر این برای غلبه بر جهتگیری تأکیدی، باید فرایند جمعآوری شواهد را مورد آزمایش نقادانه قرار دهیم. اینجاست که باید از خود بپرسیم آیا واقعا تمام شواهد ممکن را به دست آوردهایم یا تنها شواهدی را انتخاب کردهایم که موقعیت کنونی ما را مورد حمایت قرار داده و دانستههای قبلی ما را مورد تأیید قرار میدهند. علاوه بر این ما بایستی خود را برای پذیرش آلترناتیوهایی که باورهای حال حاضر ما را رد میکنند، آماده نگه داریم.
سخن آخر
غلبهکردن بر اعتماد به نفس بیش از حد یا اعتماد به نفس کاذب و جهتگیری تأکیدی نیازمند آن است که تواناییهای خود را بهدرستی و صادقانه مورد سنجش مجدد قرار دهید. به عنوان نمونه لازم است درصورتیکه در مورد زمان مورد نیاز برای تکمیل یک پروژه مطمئن نیستید، در مورد تخمین زمان لازم محافظهکاری بیشتری به خرج دهید.
علاوه بر این توانایی انجام یک پروژه نیز باید مورد سنجش مجدد قرار گیرد، حتی اگر شما فکر میکنید که توانایی انجام آن را به صورت کامل دارید. در سنجش مجدد تواناییهای لازم برای انجام یک پروژه، شما به یک تصویر روشنتر از آنچه برای موفقیت در انجام آن مورد نیاز است دست خواهید یافت.
بیشتر بخوانید: بهترین اصول کار تیمی برای رسیدن به موفقیت